دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

هر گاه نسیمی ازسمت بهشت می‌وزد، در انتظار ورود پرستویی که هنوز در فکر تنهایی ماست می‌نشینیم.

سال ۱۳۳۹ در دامن خانواده‌ای مؤمن در روستای قلعه عجم از توابع آباده طشک چشمان پر فروغش را به روی دنیا گشود. به امید روزی که یار و ناصر پدر و دین‌اش باشد، نام اورا ناصر نهادند. در محیط باصفای روستا و کنار پدر و مادر،‌دوران طفولیت را با شادابی سپری کرد. شش ساله بود که همراه همسالان خود راهی مدرسه ابتدایی قلعه‌عجم گردید. وقتی دوره‌ ابتدایی را به پایان برد، برای ادامه تحصیل مجبور به مهاجرت شد. مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی کریمپور شیرازی، درشیراز آغاز و با موفقیت گذراند. اُنس و اُلفت او با خانواده باعث شد ترک تحصیل کند و به کنار آنها برگردد. برای همراهی با خانواده به کارهای کشاورزی مشغول شد. ناصر انسانی متدین، مهربان، مؤمن و وظیفه‌شناس بود. در کنار دعوت دوستان و آشنایان به خداشناسی و تقوا، سعی می‌کرد خودش هم در رعایت آنها همیشه پیش‌قدم باشد. شرکت در جمع مسجدی‌ها و احترام به بزرگترها هنوز خاطره اورا در اذهان زنده نگهداشته است. پس از شروع جنگ تحمیلی، همیشه اظهار می‌داشت: میل دارم به جبهه بروم تا وظیفه‌ام را به اسلام و انقلاب ادا کرده باشم. سرانجام راهی میادین نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات والفجر شرکت نمود و در منطقه شرهانی در تاریخ ۲۱ /۱/ ۱۳۶۲ مفقود الاثر شد.

روحش شاد و نامش جاودان

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: