دانشنامه نی‌ریز و دفاع مقدس

نوشته‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی

پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به هدفم نزدیک شدم. در جبهه خیلی می‌توان به خدا نزدیک شد تا در کنار خانواده. خانواده اجتماعی است از محبت و دوستی و لبریز از احساس، اما در اینجا خلوصی است از عشق. برای من حتی احساسی بالاتر از عشق، عشق به کی؟ و آیا من معشوقم را دیده‌ام؟ آیا او با من صحبت کرده است؟ نمی‌دانم اما من با او صحبت کرده‌ام، او مرا پذیرفته است. آیا آدرس او را می‌دانستم؟ آیا برای رسیدن به او راهی را داشتم که لغزنده نبود؟ و آیا توانستم افساری که بر گردنم بود و دنباله زنجیرش به دست شیطان، پاره کنم و پا به فرار گذارم و به صاحبم پناهنده شوم، که دیگر هیچ چیز جرأت در بند کشیدنم را نداشته باشد؟

حالا با خونم و با فریاد الله اکبرم و با شهادت دادنم به لاالله الاالله و با قهرمان شدن در میدان مبارزه با شیطان، جبران شکستهای پیشین خود را در زندگی بدست آوردم و نشان دادم که حر شدم از درون و هجرت کردم از درون و از بیراهه و سردرگمی براهی هموار و روشن و با هدفی معلوم. اینک می‌خواهم به خودم و به شما جوانان بگویم که ای جوانانی که خود می‌دانید که راهتان اشتباه است و دچار سردرگمی هستید و نمی‌دانید هدفتان چیست؛ خود را مصون و محفوظ از گناه بدارید، آن وقت راهتان را می‌یابید که همان راه الله است. اینک که اسلام در ایران تولدی دوباره یافته، حرکت کرده و انشاء الله در جهان الگو خواهد شد. شما هم از کارهای ناشایست دست بردارید و رو به خدا بیاورید که ما از خدائیم و تسلیم او و برای او، پس می رویم به سوی او.

حالا صحبتم با خانواده خودم است، ای پدر افتخار کن که فرزندت را در راه اسلام دادی ـ ای مادر دیگر نیستم که باعث ناراحتی تو شوم، ای خواهر تو با آن که هنوز جز راه خانه و مدرسه جایی را نداشتی، خیلی فهمیده هستی و با عفت بیشتر تلاش کن در راه خدا. ای برادرم احمد، مبارزه کن بر علیه کفر در لباس سربازی و هشیار کن همقطارانت را. برادرم درسهایت را بخوان و تلاش کن که خانواده‌ام را یاری کنی. ای مجید برادرم! سفارش من به تو این است که نمازت را فراموش نکنی و در همه حال به یاد خدا باشی و کتابهای درسی‌ات بخوانی و در کنار آنها کتابهای اسلامی، علمی و مذهبی را مطالعه کنی. مرا حلال کنید و برای من نماز و روزه بگیرید. در آخر بگویم که ما شهیدان؛ امام خمینی و دولت جمهوری اسلامی را مسلمانان راستین و انقلابیون ضد کفر و ضد استکبار می‌شناسیم. تحکیم جمهوری اسلامی را ارج می‌نهیم و تکامل انقلاب را ضروری و وظیفه واجب مردم خویش می‌دانیم. خدا را فراموش نکنید که تنها ضامن خون شهیدان خدا است و بدانید که زیباترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به خدا شهادت است. وصیتنامه مرا برای تمام پدر و مادرها و خواهران و برادران بخوانید.

محمد تقی سرپوش، آبادان ایستگاه ۷ جاده آبادان ـ اهواز محل سکونت نی ریز فارس

نام:
ايميل:
وب:
شماره امنيتي: