نتایج جستجوی عبارت «پدافند در خط طلائیه گردان کمیل» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آقای علی اکبر همتایی در مورد حال و هوای معنوی رزمندگان گردان کمیل در این عملیات می‌گوید(1-HAMTAYEE-14) حالات معنوی بچه‌ها قابل توصیف نیست‌، صبح عملیات بچه‌ها شروع به خواندن زیارت عاشورا کردند. زیارت عاشورا هم با حالتی ساده خوانده می شد‌، همه گریه می کردند و اشک می‌ریختند. بطوریکه وقتی زیارت تمام شد و خواستیم صبحانه بخوریم بچه‌ها می‌گفتند: امشب فلانی‌، فلانی و‌... شهید می‌شوند‌، همینطور هم شد‌، همان بچه‌هایی که با سوز و گداز زیارت می‌خواندند، همه شهید...
شورای افکار خمسه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از روزهای آخر ماه مبارک رمضان توسط پنج نفر از برادران رزمنده به روحانی گردان، «شهید سید رسول معصومی» پیشنهاد می‌شود که در مراسم برگزاری نماز عید فطر، همه رزمندگان بدون کفش بطرف محل برگزاری نماز عید بروند. اتفاقا" مورد قبول تبلیغات لشکر هم واقع شده و این کار انجام می‌شود. پس از آن در گردان، این گروه پنج نفره بنام "شورای افکار خمسه" مشهور شده بودند.  ...
استفاده دولتی ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتور‌سیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود‌. هر کدام از بچه‌ها‌ که جایی کار داشتند، به او می‌گفتند: محسن موتورت را بده تا بروم‌ فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچه‌ها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد‌: "‌استفاده دولتی ممنوع‌"‌.  ...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند                        چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که می‌گشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل می‌خوانی. قصه مجنون‌صفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بی‌محابا بر آتش‌وآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای روحانی و پیرو اهل‌بیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین شریعت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند،‌ او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سال‌ها از آن واقعه گذشت و می‌گذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او،‌ فرزندان خود را به نام زیبای او می‌نامند. از میان حسین‌ها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانواده‌ای مذهبی،...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی عراقی همدانی در یک روز گرم ماه مرداد از سال ۱۳۴۸، گرمای دل‌انگیز وجود سید حسین تاج در میان خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی، رنج گرمای تابستان را به شیرینی بدل کرد و روستای مشکان شاهد تولد فرزندی از ذرّه پیامبر اسلام (ص) گردید. ششمین بهار...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
حبیب یکی از سه کبوتر عاشقی بود که از خانواده کردگاری عزم پرواز نمود و دل‌های زیادی در فراقش بی‌قرار شدند. آن روز که جان را با محبوب سودا کرد، آلاله‌های باغ شهادت به استقبال‌اش آمدند و سرود مهربانی و غزل عشق را با او همنوا خواندند. حبیب در یکی از روزهای گرم تابستان ـ 1/5/1336ـ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و عاشقِ خدا و ائمه اطهار(ع) با اولین گریه‌های خود، آهنگ شادی و طراوت سبز حیات...
خاطرات حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ ولی بنایی از حضور رزمندگان شهرستان نی ریز در جنگ
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
یکی از روحانیونی که می‌توان گفت مداوما" در جمع رزمندگان گردان کمیل و گردان فجر حضور داشت، حاج آقا بنایی بود‌. او همدوش با شهید حجه‌الاسلام و‌المسلیمن آقا سید رسول معصومی (ره) از جمله روحانیونی بودند که همراه و همدوش رزمندگان جنگیدند. شهید معصومی‌ به فیض عظمای شهادت نایل آمد و حاج آقا بنایی به خیل جانبازان انقلاب اسلامی پیوست. 1 ایشان روحیه حماسی و حضور فعال رزمندگان شهرستان نی‌ریز در میادین جنگ هشت ساله را چنین بیان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمن‌ماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریه‌های خود شادمانی و لبخند را بر لب‌های خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا می‌شد، همه آن‌ها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر،‌ پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...