شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی (رضا)منوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی (رضا)منوری »
نگاهش دنیایی از صفا و مهربانی را با خود داشت و لبهایش نوای عشق میسرود.محمدعلی (رضا) سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نیریز با موفقیت سپری کرد. با ندای آزادیخواهی و حق طلبی امام و مقتدای خود همآواز شد. چون هزاران نوجوان عاشق، به سیل خروشان مردمی پیوست تا بنیاد ظلم و ستم پهلوی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی (رضا)منوری »
نگاهش دنیایی از صفا و مهربانی را با خود داشت و لبهایش نوای عشق میسرود.محمدعلی (رضا) سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نیریز با موفقیت سپری کرد. با ندای آزادیخواهی و حق طلبی امام و مقتدای خود همآواز شد. چون هزاران نوجوان عاشق، به سیل خروشان مردمی پیوست تا بنیاد ظلم و ستم پهلوی...
نقش نیروهای شهرستان نی ریز در عملیات والفجر دو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر دو »
نیروهای شهرستان نیریز در این عملیات بصورت جمعی حضور نداشتند. بیشتر بصورت پراکنده و در واحدهای مختلف حضور یافته بودند. با توجه به این مسأله جمع آوری اطلاعات در مورد عملکرد نیروها، کاری بس مشکل بود و مؤلف تنها توانست با دو نفر از برادرانی که در عملیات فوق حضور داشتهاند به مصاحبه بپردازد. بخوانید شرح عملیات را از زبان آقای جعفر بامداد: در اردیبهشت ماه سال 62 بود که با جمعی از برادران اطلاعات و عملیات تیپ 33 المهدی(عج)...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر دو »
نیروهای شهرستان نیریز در این عملیات بصورت جمعی حضور نداشتند. بیشتر بصورت پراکنده و در واحدهای مختلف حضور یافته بودند. با توجه به این مسأله جمع آوری اطلاعات در مورد عملکرد نیروها، کاری بس مشکل بود و مؤلف تنها توانست با دو نفر از برادرانی که در عملیات فوق حضور داشتهاند به مصاحبه بپردازد. بخوانید شرح عملیات را از زبان آقای جعفر بامداد: در اردیبهشت ماه سال 62 بود که با جمعی از برادران اطلاعات و عملیات تیپ 33 المهدی(عج)...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، شکوفه زندگیاش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبقطبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دینداری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، شکوفه زندگیاش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبقطبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دینداری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاهکه پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچههای گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آنها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریههای شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام میکرد. او سومین فرزندی بودی که دستهای پینهبسته و مهربان پدر در آغوش میکشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانههای وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشهای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانهای بهظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقهمند به اسلام در نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پسازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانههای وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشهای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانهای بهظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقهمند به اسلام در نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پسازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
شهدا سال 59 -وصیتنامه شهید علی شیر آبیار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
بسم الله الرحمن الرحیم چون توفیقات پروردگار جهان و جهانیان و تائیدات خداوند متعال شامل حال اینجانب علی شیر آبیار فرزند غلامحسین، دارای شناسنامه 69 صادره ازسیرجان، تولد 1328 گردید، لذا با طیب خاطر و صحت مشاعر بنا را بر وصیت گذاشت. اعترافات: گواهی میدهم به یکتایی و بیهمتایی پروردگار جهان و جهانیان. گواهی میدهم که حضرت محمد بن عبدالله(ص) بنده خدا و آخرین فرد از پیغمبرانست. گواهی میدهم به امامت حضرت علی بن ابیطالب(ع) امیرمؤمنان و یازده تن دیگر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
بسم الله الرحمن الرحیم چون توفیقات پروردگار جهان و جهانیان و تائیدات خداوند متعال شامل حال اینجانب علی شیر آبیار فرزند غلامحسین، دارای شناسنامه 69 صادره ازسیرجان، تولد 1328 گردید، لذا با طیب خاطر و صحت مشاعر بنا را بر وصیت گذاشت. اعترافات: گواهی میدهم به یکتایی و بیهمتایی پروردگار جهان و جهانیان. گواهی میدهم که حضرت محمد بن عبدالله(ص) بنده خدا و آخرین فرد از پیغمبرانست. گواهی میدهم به امامت حضرت علی بن ابیطالب(ع) امیرمؤمنان و یازده تن دیگر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -می آیم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو ای غمگین خراب آباد تو ای بیزار از دنیای پست ما تو ای فرسوده دل از حرف تو ای نابرده گنج از عشق حلالت باد این مستی قبل از مرگ حلالت باد خون من که مینوشی بجام خویش نمیدانی که فردا من بسان تیشه خورشید نمیدانی که فردا من بسان آتش توفنده و مغرور نمیدانی بسان پتک آن مرد گران کاوه با قلبی زغم سرشار با عزمی گران چون سنگ چون کوهی عظیم از آهن تفتیده سرسخت می آیم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو ای غمگین خراب آباد تو ای بیزار از دنیای پست ما تو ای فرسوده دل از حرف تو ای نابرده گنج از عشق حلالت باد این مستی قبل از مرگ حلالت باد خون من که مینوشی بجام خویش نمیدانی که فردا من بسان تیشه خورشید نمیدانی که فردا من بسان آتش توفنده و مغرور نمیدانی بسان پتک آن مرد گران کاوه با قلبی زغم سرشار با عزمی گران چون سنگ چون کوهی عظیم از آهن تفتیده سرسخت می آیم....
شهدا سال 65 -از دست نوشته های شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) میگوید: آنکس که همه جان بفدایش مینمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر میگوید: مادر، زندگیام برای توست، وجودم از توست، مادر نمیتوانم با زبانم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
اگر روزی بر کنار قبرم ای دوست و ای مادر! رسیدی، بر تن صد چاک و خونین من نظر کن و با این نظر بدان که جز خدا نخواستم. در جای دیگر، از فراق مولایش حسین(ع) میگوید: آنکس که همه جان بفدایش مینمایند آن حسین(ع) مظلوم کجاست؟ کجاست؟ ای حسین(ع) من! نورعین من، کجائی؟ کجائی؟ جانم به فدایت، ای آبروی اسلام و قرآن! کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ خطاب به مادر میگوید: مادر، زندگیام برای توست، وجودم از توست، مادر نمیتوانم با زبانم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تولد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تولد ( برای امیر ) هوای خانه امشب نور باران شد کویر خانه از بودش گلستان شد رسید از راه طفل خرد و معصومی چراغ محفل و شمع شبستان شد همه خوشحال و خندان از ورود او که داخل در حریم اهل ایمان شد خدایا شکر امیر این طفلک شیرین در این دنیای پرغوغا چنین سالم به دامان شد قدمهایش مبارک، ملک او را خوش که آمد بر سر این سفره مهمان شد چنین گفتا ... امشب زخوشحالی رضائی داخل الطاف یزدان شد ((( گریان شوید زنده دلان شریف شهر دیگر بهار خسته...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تولد ( برای امیر ) هوای خانه امشب نور باران شد کویر خانه از بودش گلستان شد رسید از راه طفل خرد و معصومی چراغ محفل و شمع شبستان شد همه خوشحال و خندان از ورود او که داخل در حریم اهل ایمان شد خدایا شکر امیر این طفلک شیرین در این دنیای پرغوغا چنین سالم به دامان شد قدمهایش مبارک، ملک او را خوش که آمد بر سر این سفره مهمان شد چنین گفتا ... امشب زخوشحالی رضائی داخل الطاف یزدان شد ((( گریان شوید زنده دلان شریف شهر دیگر بهار خسته...