شهدا سال 61 -زندگینامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی میدانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش میکرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نیریز و در خانوادهای مؤمن و متدین دیده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی میدانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش میکرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نیریز و در خانوادهای مؤمن و متدین دیده...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -جهل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقتها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالتها حدیث پیر مغان گفتهاند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارتها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالتها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالتها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمستهای آخر شب پرسی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقتها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالتها حدیث پیر مغان گفتهاند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارتها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالتها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالتها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمستهای آخر شب پرسی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمیدانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمیدانند اما نمیدانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچههامان شاد پاشیدیم اما نمیدانند چگونه سینههامان را سپر کردیم بر سرنیزههای آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهماننواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ابوذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز میگردد و راهی تازه مییابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنهای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را میرساند با محمد(ص) یار میگردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز میگردد و راهی تازه مییابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنهای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را میرساند با محمد(ص) یار میگردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تمنا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خواهم امشب من تو را در کلبه ویران خویش تابدانی خانهام جز کلبهای ویرانه نیست من برایت شمع باشم، لیک تو پروانهام حال بر خود بنگرم شمع است و آن پروانه نیست من تو را خواهم زبهرم ساقی و پیمانه باش تا که خواهم می خورم من هستم و پیمانه نیست این دل خونین من تنهاست یا رب تا به کی بهر این خونین دلم دلدار و یک جانانه نیست سینهام از اشتیاق روی تو سوزان چو شمع دارم امیدی فرستی دل که دل دردانه نیست کنج این...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خواهم امشب من تو را در کلبه ویران خویش تابدانی خانهام جز کلبهای ویرانه نیست من برایت شمع باشم، لیک تو پروانهام حال بر خود بنگرم شمع است و آن پروانه نیست من تو را خواهم زبهرم ساقی و پیمانه باش تا که خواهم می خورم من هستم و پیمانه نیست این دل خونین من تنهاست یا رب تا به کی بهر این خونین دلم دلدار و یک جانانه نیست سینهام از اشتیاق روی تو سوزان چو شمع دارم امیدی فرستی دل که دل دردانه نیست کنج این...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد مجید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد مجيد داوودي »
محمد مجید دومین کبوتر خونین بال از تبار شاهدان عاشق و از خانواده مؤمن و متدین داوودی بود که 1341/6/1 در شهرستان نیریز لبخند مهربانی و بقاء را بر لبهای منتظران رسیدنش نشاند. عطر وجودش فضای خانه را معطر و برق نگاهش شادی را به مادر و پدر هدیه نمود. با لطف و هدایت آنان بزرگ شد و برای دانش اندوزی راهی دبستان فرهمندی گردید. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) گذراند و مقطع متوسطه را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد مجيد داوودي »
محمد مجید دومین کبوتر خونین بال از تبار شاهدان عاشق و از خانواده مؤمن و متدین داوودی بود که 1341/6/1 در شهرستان نیریز لبخند مهربانی و بقاء را بر لبهای منتظران رسیدنش نشاند. عطر وجودش فضای خانه را معطر و برق نگاهش شادی را به مادر و پدر هدیه نمود. با لطف و هدایت آنان بزرگ شد و برای دانش اندوزی راهی دبستان فرهمندی گردید. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) گذراند و مقطع متوسطه را در...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -قیامت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
صدا اگر میدهم ای وای ای صد وای زمردان پلید جمله در وادی ز نامردی خصم دین و آزادی الا ای فوج گمراهان در مرداب گمراهی الا ای همرهان وحشت و ننگین رسوائی زمین یکروز خواهد مرد جهان یکروز خواهد مرد الا انسان ببین، بشنو چه میگویم و در دم چیست تو خواهی مرد چراغ عمرت ای انسان خاموش خواهد شد و تو با هر پلیدی، گمرهی در قبر میمانی ((( خدای کعبه ای یکتا ای معبود بی همتا ای مقصود انسانها خدا ای رب ابراهیم ای روزی ده عیسی خدای کعبه ای یکتا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
صدا اگر میدهم ای وای ای صد وای زمردان پلید جمله در وادی ز نامردی خصم دین و آزادی الا ای فوج گمراهان در مرداب گمراهی الا ای همرهان وحشت و ننگین رسوائی زمین یکروز خواهد مرد جهان یکروز خواهد مرد الا انسان ببین، بشنو چه میگویم و در دم چیست تو خواهی مرد چراغ عمرت ای انسان خاموش خواهد شد و تو با هر پلیدی، گمرهی در قبر میمانی ((( خدای کعبه ای یکتا ای معبود بی همتا ای مقصود انسانها خدا ای رب ابراهیم ای روزی ده عیسی خدای کعبه ای یکتا...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به همه شهدای گلگون کفن راه حق و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهیدان لالههای سرخ در دشت پر از خار شهیدان آیههای نور در قعر شبی بینور شهیدان حامیان عشق در شهری زغم گلرنگ شهیدان نامههایی، یا که نه آیههایی از سپاه صبح در قلب سیاه شب که با شمشیر خون افشان هزاران خانههای شام را ویرانه میسازند شهیدان آتشین پیغام، در سردی هر ایام شهیدان شمع شهیدان بلبلان عشق شهیدان یاوران راستین دوست و اینها آیههای پاکی و خوبی و اینها شاهد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به همه شهدای گلگون کفن راه حق و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهیدان لالههای سرخ در دشت پر از خار شهیدان آیههای نور در قعر شبی بینور شهیدان حامیان عشق در شهری زغم گلرنگ شهیدان نامههایی، یا که نه آیههایی از سپاه صبح در قلب سیاه شب که با شمشیر خون افشان هزاران خانههای شام را ویرانه میسازند شهیدان آتشین پیغام، در سردی هر ایام شهیدان شمع شهیدان بلبلان عشق شهیدان یاوران راستین دوست و اینها آیههای پاکی و خوبی و اینها شاهد...