نتایج جستجوی عبارت «عیدی محمد شکوهی قرائی محله کیان دبستان بختگان کردستان سنندج فکه مهران ۱۳۵۹/۲/۱۵ تیپ ۳۷ زرهی شیراز ۱۳۵۹/۶/۳۱ ۱۳۶۵/۹/۲۶ ۱۳۶۵/۱۰/۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمد حسین نیک منش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين نيک منش »
۱۳۴۶/۸/۱۸، هم‌زمان با روز میلاد حسین بن علی (ع)، عصاره نبوت و یادگار ولایت، روز طلوع نور الهی، از خانواده مذهبی نیک منش، غنچه وجود فرزندی در آن روز شکفته شد. باغبانان آن غنچه زیبا در پرورش و نگهداری‌اش کمال کوشش و دقت را بکار بردند. دو سال را در کودکستان سپری کرد سپس وارد دبستان فرهمندی شد و دوره پنج‌ساله ابتدائی را با موفقیت به پایان برد. سه سال دوره راهنمایی را هم در مدرسه ولی‌عصر (عج)...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد صالح اصطهباناتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد صالح اصطهباناتی »
شهیدان، شمع‌های فروزان انسانیت هستند که با سوختن خود راه را به رهجویان می‌نمایانند. محمدصالح 1340/9/10 در خانواده‌ای مذهبی و متدین در استهبان به دنیا آمد. کودکی را در کانون گرم خانواده با فراگیری آداب زندگی سپری کرد. سپس راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شریعتی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دوره متوسطه را در دبیرستان انقلاب شهر استهبان با موفقیت پشت سرگذاشت و موفق به اخذ دیپلم شد. در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
هر جا که بوی حسین (ع) را می‌داد و مشامش به عشق او در آن وادی معطر می‌گشت، بدان سو پر می‌کشید و خود را فدای ولایت و عاشق شهادت می‌دانست. محمدجعفر، ۱۳۴۸/۱۱/۲ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و اهل مسجد و دوستدار ولایت، به دنیا آمد. هفت‌ساله بود که آموختن را در دبستان حضرت سجاد (ع) آغاز کرد. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح ادامه داد و متوسطه را در هنرستان شهید باهنر به پایان برد....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین لاله
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بی‌آلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لب‌های سرخ‌فامش گلبرگ‌های سرخ شقایق را می‌ماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان می‌کرد. پدرش که از علاقه‌مندان و دوستداران اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوش‌های کوچک، ولی شنوای وی،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمید رضا دلگرم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سال ۱۳۴۶ در شهر مذهبی نی‌ریز و در یک خانواده متدین، کودکی به دنیا آمد که به عشق هشتمین پیشوای اهل‌دل،‌ او را «حمیدرضا» نامیدند. برای کسب دانش راهی دبستان ولایت شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نی‌ریز به پایان رساند. حمیدرضا، در دوران تحصیل باوجود دوری از پدر، عهده‌دار مسئولیت مادر و برادر خویش نیز بود. وی فردی مسئول و پایبند به مسائل دینی و عامل به صله‌رحم بود و هیچ‌گاه رابطه خود را...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دل‌انگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین جان‌ها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را به‌سرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفت‌سالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوج‌گیری...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید غلامحسین آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از دی‌ماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تن‌ها را می‌لرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاه‌سوارآغا، گرمابخش خانواده‌ای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاه‌سوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوش‌روی و مهربانی درنهایت توجه رعایت می‌کرد. به انجام فرایض...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاه‌که حسین (ع) در علقمه دسته‌ای برادر را از زمین برمی‌داشت و بر صورت و چشم می‌مالید، از عشق او به عباس حکایت می‌کرد و با آن کار از آیندگان می‌خواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانواده‌ای متدین در شهر نی‌ریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بی‌اختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لب‌های تشنه او، لب‌های کودکش را بوسید و او...