نتایج جستجوی عبارت «محمد مروت مدرسه بختگان مدرسه مسعود بزرگی 27/2/1365 صالح آباد غرب 27/2/1365 گروهان نصر 5 شیراز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید فریدون بیدارمغز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک می‌ریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس می‌کرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه می‌افکند و فضای خانه را عطرآگین می‌کند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عابدین محمدجانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عابدین محمدجانی ۱۳۴۶/۶/۱ در روستای جزین از توابع آباده طشک نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید مصطفی خمینی جزین آغاز و به پایان رساند. لکن به دلیل برخی مشکلات خانوادگی و اقتصادی از ادامه تحصیل محروم ماند و به کارگری پرداخت تا بتواند قسمتی از مخارج خانواده را تأمین کند. از همان کودکی با نماز مأنوس بود و اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای داشت. اهل کار، تلاش و ایمان بود و سختی‌های زندگی...
زندگینامه آزاده شیرزاد عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
شیرزاد عابدی فرزند کهزاد، در تاریخ پانزدهم اردبیهشت ماه سال 1343 در شهرستان نی‌ریز، روستای ریزآب در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستای زادگاهش گذراند و برای گذراندن تحصیلات ابتدائی وارد دبستان شهید سید کرامت الله موسوی روستای ریزآب گردید. اما قبل از اتمام پایان دوره ابتدایی، تحصیل را رها کرده و در کنار پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. ‌در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، وی نوجوانی بود که با شور و...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی حسین نارنجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانه‌اش را از می‌ناب الستی پر کرده است. از علی‌حسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمی‌کرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطه‌ای صمیمانه و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اسماعیل اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسماعيل اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین امنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات اوانفروا جمیعاً. ای اهل ایمان سلاح جنگ برگیرید و انگاه دسته دسته و یا همه یکباره متفق برای جهاد بیرون روید. آری! خدایا! خودت می‌دانی که تنها هدفم از آمدن به جبهه فقط رضایت خودت می‌باشد. چرا که خودت در قرآن کریم فرموده‌ای: جهاد، جهاد، جهاد و چه لحظات زیبا و جالبی است و اگر به دقت به این مسئله توجه نشود و همان طور که در احادیث و...
شهدا سال 66 -زندگینامه مفقودالاثر عوض بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » مفقودالاثر عوض بیگی »
من چو مفلوکان نمی‌خواهم که در بستر بمیرم می‌روم تا همچو مردان در دل سنگر بمیرم بسیجی مفقودالاثر عوض بیگی ۱۳۱۷/۳/۱۰ در روستای بسترم چهارم از توابع آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای مؤمن و متعهد دیده به جهان گشود. وی از ابتدای کودکی زندگی ساده‌ای را تجربه کرد و به دلیل فراهم نبودن امکانات آموزشی در روستا، موفق به فراگیری علم و دانش نشد. از همان سنین کودکی عشق و علاقه خود را به اسلام و مسلمین نشان می‌داد و...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشم‌هایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دست‌هایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونین‌شهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشم‌ها، دست‌ها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حاجی آقا خرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در چهاردهمین روز از آبان سال ۱۳۰۳ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی رایحه وجود کودکی زیبا محیط پائیز زده خانه را بهاری و با عطر وجود خود، عطرآگین کرد. نام او را حاجی‌آقا نهادند. آن دوران مصادف بود با نخست‌وزیری رضاخان و استعمار انگلستان بر ایران. حاجی‌آقا به‌آرامی بزرگ شد و با گوشت و پوست خود ظلم و بیداد پهلوی را لمس کرد. در ۱۳۴۲/۳/۱۵ با انقلاب اسلامی همدل شد و در سال‌های ۱۳۵۶ و...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مرده‌اند؛ بلکه آن‌ها زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آن‌هم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم می‌دهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت می‌دهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...