شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صفر علی زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد قلی عبدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانهای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورشاش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانهای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورشاش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محسن کوهکن »
شهید را با غیر او، فاصله فرسنگهاست. شهید مرگ را خود برمیگزیند، و با آغوش باز پذیرای آن میشود. اگر کسی چون شهید نبود، دغدغه مرگ، لذت زیستن را از او خواهد گرفت. محسن کوهکن از گروه کسانی بود که لذت بودن و زیستن را چشیده بود. او که 1 /4/ 1344 در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی با طراوات وجود بهاریش، گرمای تابستان را به فراموشی برد. کودکی را با شور و نشاط پشت سر گذاشت. از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محسن کوهکن »
شهید را با غیر او، فاصله فرسنگهاست. شهید مرگ را خود برمیگزیند، و با آغوش باز پذیرای آن میشود. اگر کسی چون شهید نبود، دغدغه مرگ، لذت زیستن را از او خواهد گرفت. محسن کوهکن از گروه کسانی بود که لذت بودن و زیستن را چشیده بود. او که 1 /4/ 1344 در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی با طراوات وجود بهاریش، گرمای تابستان را به فراموشی برد. کودکی را با شور و نشاط پشت سر گذاشت. از...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
زندگینامه جانباز حسین خاوندی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
زندگینامه جانباز سعید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سعید محمدزاده فرزند اکبر، در تاریخ دوم خرداد ماه سال 1341 در شهرستان نیریز بدنیا آمد. در خانوادهای مذهبی و متدین پرورش یافت و برای فراگیری علم و دانش وارد مدرسه شد. وی دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به اتمام رساند. با اوج گیری انقلاب اسلامی در راهپیمائیها شرکت نموده و به پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) میپرداخت. در همین رابطه بازداشت و مدت ده روز...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سعید محمدزاده فرزند اکبر، در تاریخ دوم خرداد ماه سال 1341 در شهرستان نیریز بدنیا آمد. در خانوادهای مذهبی و متدین پرورش یافت و برای فراگیری علم و دانش وارد مدرسه شد. وی دوران ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به اتمام رساند. با اوج گیری انقلاب اسلامی در راهپیمائیها شرکت نموده و به پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) میپرداخت. در همین رابطه بازداشت و مدت ده روز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد دشتبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد دشتباني »
در سال 1342 همزمان با تولد نهضت شکوهمند اسلامی ملت ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر شروع شد، در میان خانوادهای متدین و مسلمان کودکی بدنیا آمد که به عشق حضرت مصطفی(ص) نام او را محمد گذاشتند. هنوز مهربانیهای دست پدر را بر روی سرش حس نکرده بود که در سن 6 سالگی دست روزگار، پشت اورا از پشتوانهای محکم و استوار خالی کرد. رفتن پدر روحیه لطیف و کودکانهاش را سخت آزرد. بضاعت کم خانواده در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد دشتباني »
در سال 1342 همزمان با تولد نهضت شکوهمند اسلامی ملت ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر شروع شد، در میان خانوادهای متدین و مسلمان کودکی بدنیا آمد که به عشق حضرت مصطفی(ص) نام او را محمد گذاشتند. هنوز مهربانیهای دست پدر را بر روی سرش حس نکرده بود که در سن 6 سالگی دست روزگار، پشت اورا از پشتوانهای محکم و استوار خالی کرد. رفتن پدر روحیه لطیف و کودکانهاش را سخت آزرد. بضاعت کم خانواده در...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید جارچی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه جوانمردی را میسراییم که با خون خویش سرود آزادگی و حریت را بر تارک تاریخ نگاشت. از مجید جارچی بگوییم که در خانوادهای مذهبی و بیآلایش در شهرستان نیریز، ۱۳۴۶/۶/۶ به دنیا آمد. دوران کودکی را با شادابی و طراوت پشت سر نهاد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید محمود طاهری آغاز و به پایان رساند. مجید که پدر را در بستر بیماری میدید، باهمت بهسوی کار و تلاش رفت تا جای پدر را در تأمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه جوانمردی را میسراییم که با خون خویش سرود آزادگی و حریت را بر تارک تاریخ نگاشت. از مجید جارچی بگوییم که در خانوادهای مذهبی و بیآلایش در شهرستان نیریز، ۱۳۴۶/۶/۶ به دنیا آمد. دوران کودکی را با شادابی و طراوت پشت سر نهاد و تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید محمود طاهری آغاز و به پایان رساند. مجید که پدر را در بستر بیماری میدید، باهمت بهسوی کار و تلاش رفت تا جای پدر را در تأمین...