شهدا سال ۶۴ -وصیتنامه شهید محمدحسن لری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسن لري »
بسمالله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به امام زمان (عج) و نایب برحقش، امام خمینی و امت شهیدپرور نیریز، وصیتنامه خود را که وظیفه شرعی است، شروع میکنم. ابتدا خداوند بزرگ و سبحان را میستایم که توفیق جهاد را به من عطا فرمود و بر من منت گذارد تا بتوانم آگاهانه درراه خودش خدمتگزار او باشم و با خودسازی در جبهه، موردقبول وی واقع گردم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسن لري »
بسمالله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به امام زمان (عج) و نایب برحقش، امام خمینی و امت شهیدپرور نیریز، وصیتنامه خود را که وظیفه شرعی است، شروع میکنم. ابتدا خداوند بزرگ و سبحان را میستایم که توفیق جهاد را به من عطا فرمود و بر من منت گذارد تا بتوانم آگاهانه درراه خودش خدمتگزار او باشم و با خودسازی در جبهه، موردقبول وی واقع گردم....
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عبدالله علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۶/۱ همراه با درخشندگی خورشید، رخ همچو ماهش در روستای مشکان نیریز درخشید و دنیایی از طراوت و شادابی را همراه آورد. از همان دوران کودکی طعم تلخ محرومیت را چشید و از کسب علم و دانش محروم شد. برای کمک به خانواده در تأمین معاش، همراه پدر به امور کشاورزی و دامداری پرداخت. برای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی برای اولین بار، ۱۳۶۴/۲/۱۴ به جبهه رفت و دومین نوبت ـ ۱۳۶۵/۷/۲۲ ـ از سوی سپاه پاسداران در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۶/۱ همراه با درخشندگی خورشید، رخ همچو ماهش در روستای مشکان نیریز درخشید و دنیایی از طراوت و شادابی را همراه آورد. از همان دوران کودکی طعم تلخ محرومیت را چشید و از کسب علم و دانش محروم شد. برای کمک به خانواده در تأمین معاش، همراه پدر به امور کشاورزی و دامداری پرداخت. برای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی برای اولین بار، ۱۳۶۴/۲/۱۴ به جبهه رفت و دومین نوبت ـ ۱۳۶۵/۷/۲۲ ـ از سوی سپاه پاسداران در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نیریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمهای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقیها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمیتوانم ببینم که برادرانم در جبهههای سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایههای] انقلاب اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نیریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمهای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقیها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمیتوانم ببینم که برادرانم در جبهههای سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایههای] انقلاب اسلامی و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد جواد قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد جواد قانع »
آن روز که قناریها با آواز زیبای خود، بهار را جشن گرفته بودند و گلهای بهاری با رایحه دلانگیز فضای دشت و دمن را معطر ساخته بودند، وجود محمدجواد در چهارمین روز از اردبیهشت 1347 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، طراوت بخش خانه شد و شادی را برای اهل آن به ارمغان آورد. وی دومین کبوتر خونین بالی بود که الفبای خداپرستی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر فراگرفت و با محبت...
زندگینامه جانباز محمد اسماعیل معدلی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد اسماعیل معدلی فرزند فلک ناز، در تاریخ دهم بهمن ماه سال 1346 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. دوران پنج ساله ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبائی نیریز طی نمود و دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردیده و دوران دبیرستان را در دبیرستان احمد نیریزی ( امام خمینی) نیریز طی نمود. این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد اسماعیل معدلی فرزند فلک ناز، در تاریخ دهم بهمن ماه سال 1346 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. دوران پنج ساله ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبائی نیریز طی نمود و دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردیده و دوران دبیرستان را در دبیرستان احمد نیریزی ( امام خمینی) نیریز طی نمود. این...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاهسرخ نیریز، میان خانوادهای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کمکم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شمشاد فرجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دلانگیز بهار در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک نیریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دستهای محبتآمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد شمشاد فرجي »
مسلم بدانید، کسی که خدا با اوست، شهید شود یا زنده باشد، پیروز است. امام خمینی (ره) شمشاد از قبیله سبکباران عاشقی بود که در 5/1/1341 همراه با نسیم و رایحه دلانگیز بهار در روستای خواجهجمالی از توابع بخش آباده طشک نیریز، از راه رسید. در دشتهای سرسبز و زیبای روستا کودکی را پشت سرگذاشت و سری در میان سرها پیدا کرد. دست قضا اورا از نوازش دستهای محبتآمیز پدر و مادر محروم کرد و مسئولیت پرورش و تربیت اورا...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دستهای بخشنده آسمان، زمین را با بارش بارانهای بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانوادهای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دستهای پرمهر مادر بر سر سعید نمیگذشت که آن دستها با مرگ مادر سرد شدند...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
طلوع ستاره وجود حسن ۱۳۴۵/۳/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین، لبخند را بر لبها نشاند و فضای خانه را عطرآگین کرد. در گذر ایام بروز پارهای مشکلات، اورا از کسب علم و دانش محروم کرد. از زمانی که بازوانش توان کار یافتند، همراه و همدوش پدر در امور کشاورزی شد تا در تأمین نیازمندی خانواده گامی هرچند کوچک بردارد. با دیدن قساوتهای دشمن در خاک کشور، برای نخستین بار ۱۳۶۳/۲/۳ و بعد از آن نیز در تاریخهای ۱۳۶۴/۷/۲۶...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
طلوع ستاره وجود حسن ۱۳۴۵/۳/۱۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین، لبخند را بر لبها نشاند و فضای خانه را عطرآگین کرد. در گذر ایام بروز پارهای مشکلات، اورا از کسب علم و دانش محروم کرد. از زمانی که بازوانش توان کار یافتند، همراه و همدوش پدر در امور کشاورزی شد تا در تأمین نیازمندی خانواده گامی هرچند کوچک بردارد. با دیدن قساوتهای دشمن در خاک کشور، برای نخستین بار ۱۳۶۳/۲/۳ و بعد از آن نیز در تاریخهای ۱۳۶۴/۷/۲۶...