نتایج جستجوی عبارت «زین العابدین دلداری حمید رئوفی محمدحسین کردگاری علی اکبر محمد حسنی حسن عباسی اسماعیل دهقان علی اکبر خازن احصائی زین العابدینی جناب سرهنگ شرفخواه چگونگی عملیات طریق القدس و ماجرای شهادت سردار غلامرضا اکبری وحال و هوای معنوی رزمندگان در این عملیات عملیات ثامن الائمه سپاه پاسداران شیراز اهواز تیپ عاشورا گردان امام حسین پل سابله ماه محرم» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید عباس دهقانی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عباس دهقاني پور »
بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی، من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته فعلی دیته، فانا دیته. آنکس که مرا طلب کند می‌یابد، آنکس که مرا یافت می‌شناسد، آنکس که مرا شناخت دوستم می‌دارد، آنکس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد، آنکس که به من عشق می‌ورزد من نیز به او عشق می ورزم و آنکس که باو عشق...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صفر علی زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسب‌وکار راهی کویت شد و از طریق کویت به‌سوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
شهدا سال 62 -یادداشت شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
ای اجتماعات! هنگامی‌که نفوذ ذلت‌زای بیگانگان و تبلیغات شیطانی آنان بر هستی معنوی و بنیاد دین‌داری شما رخنه می‌افکند، باید جوانان سالم شما که از سیمایشان فروغ ایمان می‌بارد، مردم را به حقایق اسلام و مسئولیت‌های بزرگ توجه دهند و حس غیرت دینی را در آنان زنده نگه‌دارند. ای اجتماعات! هنگامی‌که برای ما به مجلس سوگ می‌نشینید در پیشگاه خدای بزرگ مسئولید، تنها به یاد کردن روز عاشورا اکتفا کنید و شمشیر زدن و شهادتمان را شرح دهید، ما...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمن‌ماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریه‌های خود شادمانی و لبخند را بر لب‌های خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا می‌شد، همه آن‌ها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر،‌ پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید ببراز کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علی‌باز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانواده‌ای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نی‌ریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش می‌کشید. اوایل تابستان ـ‌6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لای‌گردوی داراب، در خانه‌ای گِلی، چشمان پاک و بی‌آلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، ‌همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنه‌کلاغی شد و بعد از...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
شکوفایی گل‌های محمدی و آواز قناری‌های سرمست از سبزی چمن و رقص غنچه‌ها، زیبایی ویژه‌ای به طبیعت روستای مشکان داده بود. شانزدهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷ بود که اصغر رایحه دل‌انگیز وجود خود را در میان خانه‌ای ساده پراکند و شادمانی را به خانواده مذهبی و متدین خود ارزانی داشت. با باغبانی مادری بامحبت و پدری دلسوز کم‌کم رشد کرد و آماده رفتن به مدرسه شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان با موفقیت پشت...
خونی که بوی گیلاس می دهد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در یکی از عملیاتها، یکنفر از برادران مسئول تدارکات گردان ترکش خورده و مجروح می‌شود. بچه‌های گردان از راه می‌رسند و برای تقویت روحیه او و سایر رزمندگان، خم شده و خون وی را بو می‌کنند. سپس با حالت طنز به همدیگر ‌می‌گویند: از بس کمپوتهای گیلاس را خورده و به ما نداده خونش هم بوی گیلاس می‌دهد‌.  ...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نی‌ریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خاله‌اش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر عباس مسلمان حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶  همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانواده‌ای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دل‌انگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی،‌ قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...