نتایج جستجوی عبارت «حسن عباسی قم قطرویه پشتکوهِ دبستان یزدانی مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی هنرستان فنی شهید باهنر 6/4/1360 طریق‌القدس فتح بستان بیت‌المقدس فتح خرمشهر والفجر یک شرهانی 28/1/1362 بیمارستان تبریز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -هرگز نمی آید بهاران
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
هرگز نمی آید بهاران هرگز نمی آید بهاران در خانه‌های خالی ما با این همه نامردمیها هرگز نمی آید نسیم از روی احسان با این همه نامردم پابند دنیا من خسته‌ام از زندگی از این همه درماندگی دانم که هرگز هیچ ابری بر کویر هستی ماها نبارد هرگز نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران دیگر امیدی نیست شوری نیست ، اینجا دانم که دیگر در ضمیرم نیست پیدا حرفی برای گفتن این گفتنی‌ها تنها همه بر خویش نالیم چون عمرها پیوسته رفتند از زندگی سودی نبردیم دیگر نمی آید بهاران بر جویبار و جشن یاران هرگز...
زندگینامه آزاده بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
بهزاد نگهداری فرزند علیرضا در سال 1346 در شهرستان نی‌ریز، بخش آباده طشک، روستای حسن‌آباد متولد شد. از همان ابتدای نوجوانی به کمک پدرش در کار کشاورزی و دامداری پرداخت. در سال 1367 برای انجام خدمت نظام وظیفه عمومی فراخوانده شد و بعد از طی دوره آموزش نظامی به جبهه اعزام گردید. در تاریخ 21/4/1367 در جبهه زبیدات به اسارت نیروهای بعثی ‌عراق درآمد. در تاریخ 30/5/1369 پس از تحمل 2 سال و یک ماه و 10 روز...
به یاد شهدای عملیات رمضان شهیدان حمید و مجید داودی و شهید منصور جلوداری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شعله ‌زد یاد دو گل یاد دو داودی بجانم نی دوگل، سروروانم نی سرو باغ بوستانم هم‌مجیدوهم‌حمیدآن‌پاسدارنوجوانم پاسداران ‌حافظان ‌مکتب‌الله‌در آخرزمانم تا دو صد رحمت بر این گلهای داوودی بخوانم یاد جانسوز شهیدان چون بیاید بر زبانم اشک می سازدروان‌ازدیدگان‌خون فشانم خاطرات شادشان آتش‌فشانداز بیانم شعله ها انگیزد و آتش‌ زند بر استخوانم خاطرات دلنشین شان کی بیان کردن توانم یاد می آرم ز تاریخ و زبان ناطق او یاد می آرم ز هابیل و زخون نـاحـق او یادمی‌آرم‌ز ظلم‌ بی حد...
کشک و کشیک
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه شهید عباسعلی دهقانی فرماندهی یکی از دسته‌ها را بعهده داشت‌. در یکی از روزها برای ‌نهار رزمندگان ترید ( تریت ) کشک تهیه شده بود‌. پس از صرف نهار شهید دهقانی تصمیم می‌گیرد در دفتر خاطرات‌اش‌، خوردن کشک را در ناهار بنویسد. دفتر خاطرات را بر می‌دارد و شروع به نوشتن می‌کند‌، عنوان خاطره را "ترید کشک" انتخاب می‌کند. یکی از بچه‌ها که کنار دست او نشسته بوده می‌خواند "تاکتیک‌ کشیک" بلافاصله از سنگر بیرون رفته و...
به یاد شهیدان عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
گلشن‌عشق‌و‌شهادت لاله‌ها‌آورده‌است صحن بستان شهادت ای عزیز عاشقان بهرآذین‌بندی‌گلزار‌دین احمدی تا دهد درس خدا جویی وعرفان و ادب حاج مقدادش اگر درجبهه‌ها نامیده‌اند همچوکاوه‌یک‌جهان عشق‌وارادت‌با خدا تا بخوانید آیه‌های پاک قرآن بهر ما تا بیفشاند بما عطرادب از بزم عشق تا کندگلزار عشق و معرفت را با صفا نو گل سرخ عزیزی ازعزیز دادور راستی ازگلشن عشق و شهادت با ادب مرحبا براین پسر همچون‌پدردرراه دین همچو استقبالی از دانشگه علم وکمال نوگل رعنا امینی از دیار عاشقان...
خاطراتی از رزمندگان شرکت کننده در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
ذهن رزمندگان ما مملو از خاطرات و حماسه آفرینیهایی است که در طول هشت سال دفاع مقدس‌، دلاور مردان نی‌ریزی آفریده‌اند‌، آقای دکتر سیاوش فیروزی نژاد حماسه آفرینهای سردار شهید حسین عیدی رادر این عملیات چنین بیان می‌نماید‌: (2-FIROOZINEJAD-14)(1- FIROOZINEJAD-15) فرمانده گروهان یکم گردان کمیل،‌ شهید حسین عیدی بود‌. ایشان در جریان بمباران جفیر زخمی می‌شوند، امّا تا 48 ساعت حتّی شهید سرافراز که فرمانده گردان بود و با ایشان در یک چادر استراحت می‌کردند، متوجه نمی‌شود‌. شهید عیدی در...
پاسخ فرمانده دسته
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در اواخر جنگ، بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، بعثیون عراق به جاده اهواز- خرمشهر حمله‌ور شدند. یکی از برادران گردان خطاب به آقای علی زردشت ‌فرماندهی دسته کرده و می‌پرسد: عراقیها دارند می‌آیند! چکار کنیم؟ ایشان هم در پاسخ جواب می‌دهد: مرد حسابی در این موقعیت فرمانده لشکرش هم توی قضیه گیر می‌کند‌، حالا از من سئوال می کنی چکار کنیم‌؟!  ...
خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهه‌های جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار‌، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم.‌ امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم‌. امّا از برخی موارد نمی‌توان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها ‌که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بوده‌اند‌، اکتفا می‌کنیم‌. نخستین مورد‌، حالات سردار شهید حسین عیدی...
عقب نشینی در عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
زمانیکه دستور عقب نشینی صادر شد، با توجه به اینکه آتش دشمن شدید و عراق در حال پاتک بوده، شرایط عقب نشینی نیز مشکل می‌شود. بطوری که نیروهای عراق در کانالی که نیروهای گردان کمیل در حال عقب نشینی بودند‌، شروع به پیشروی و پاکسازی سنگرها به وسیله نارنجک می‌نمایند و لذا فرمانده گردان تصمیم می‌گیرد که نیروها را به خارج از کانال هدایت کند تا سریعتر به خط خودی برسند‌، آقای اصغر ماهوتی در این زمینه می‌گوید...
پشه‌های فاو و کلاه آهنی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در نخلستانهای شهر فاو و خرمشهر، پشه‌ها زیاد اذیت می‌کردند. بطوریکه بچه‌ها‌، از اوایل شب پوتین‌ها را می‌پوشیدند و بند آنها را هم محکم می‌بستند تا از آزار ‌ پشه‌ها در امان باشند. بعضی اوقات از شدت آزار پشه‌ها، بچه ها کلاه آهنی هم به سر می‌گذاشتند، یکی از آنها به مزاح می‌گفت: این پشه‌ها چنان جنایتکارند که از روی کلاه آهنی و پوتین هم آدم را مورد اصابت قرار می‌دهند.  ...