زندگینامه جانباز رسول کیخسروی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
رسول کیخسروی فرزند نادعلی، در تاریخ 10 شهریورماه سال 1344 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران طفولیت جهت تحصیل وارد دبستان فرهمندی نیریز شد و پس از آن دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی ولیعصر(عج) پشت سرگذاشت و در روزهای انقلاب همراه با دوستان و خانوادهاش در راهپیمائیها علیه رژیم منفور پهلوی شرکت نموده و نفرت خویش را نسبت به آن رژیم نشان میداد. وی در زمان جنگ برای اولین...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
رسول کیخسروی فرزند نادعلی، در تاریخ 10 شهریورماه سال 1344 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران طفولیت جهت تحصیل وارد دبستان فرهمندی نیریز شد و پس از آن دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی ولیعصر(عج) پشت سرگذاشت و در روزهای انقلاب همراه با دوستان و خانوادهاش در راهپیمائیها علیه رژیم منفور پهلوی شرکت نموده و نفرت خویش را نسبت به آن رژیم نشان میداد. وی در زمان جنگ برای اولین...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش میکشید. اوایل تابستان ـ6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لایگردوی داراب، در خانهای گِلی، چشمان پاک و بیآلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنهکلاغی شد و بعد از...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
به یاد شهیدان علی اصغر تمنادار و محمد جواد همتائی و حسین مهربان و علی اکبر احمدزاده و ذبیح الله حقیقی و علی مروی و عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظهای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود. چه زیباست لحظهای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود میغلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب میشویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت میرویم و به سوی تو پرواز میکنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظهای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود. چه زیباست لحظهای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود میغلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب میشویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش میکشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت میرویم و به سوی تو پرواز میکنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تولد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تولد ( برای امیر ) هوای خانه امشب نور باران شد کویر خانه از بودش گلستان شد رسید از راه طفل خرد و معصومی چراغ محفل و شمع شبستان شد همه خوشحال و خندان از ورود او که داخل در حریم اهل ایمان شد خدایا شکر امیر این طفلک شیرین در این دنیای پرغوغا چنین سالم به دامان شد قدمهایش مبارک، ملک او را خوش که آمد بر سر این سفره مهمان شد چنین گفتا ... امشب زخوشحالی رضائی داخل الطاف یزدان شد ((( گریان شوید زنده دلان شریف شهر دیگر بهار خسته...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تولد ( برای امیر ) هوای خانه امشب نور باران شد کویر خانه از بودش گلستان شد رسید از راه طفل خرد و معصومی چراغ محفل و شمع شبستان شد همه خوشحال و خندان از ورود او که داخل در حریم اهل ایمان شد خدایا شکر امیر این طفلک شیرین در این دنیای پرغوغا چنین سالم به دامان شد قدمهایش مبارک، ملک او را خوش که آمد بر سر این سفره مهمان شد چنین گفتا ... امشب زخوشحالی رضائی داخل الطاف یزدان شد ((( گریان شوید زنده دلان شریف شهر دیگر بهار خسته...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید فریدون نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید فریدون نقی زاده »
در پنجم مرداد ماه سال 1344 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، در روستای طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران شیرین و زیبای کودکی را در کنار خانواده پشت سر گذاشت و در سال 1350 به مدرسه رفت. در دبستان حکمت روستای طشک، مشغول تحصیل شد. در مدرسه شاگرد بسیار مؤدب، با انضباط، خوشبرخورد و خندهرو بود. ضعف مالی خانواده باعث شد تا از ادامه تحصیل خودداری کند و در کنار پدر مشغول...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید فریدون نقی زاده »
در پنجم مرداد ماه سال 1344 در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، در روستای طشک، میان خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران شیرین و زیبای کودکی را در کنار خانواده پشت سر گذاشت و در سال 1350 به مدرسه رفت. در دبستان حکمت روستای طشک، مشغول تحصیل شد. در مدرسه شاگرد بسیار مؤدب، با انضباط، خوشبرخورد و خندهرو بود. ضعف مالی خانواده باعث شد تا از ادامه تحصیل خودداری کند و در کنار پدر مشغول...